چند هفته پیش، مشغول بررسی یک مسئله کاری بودم که مدت ها ذهنم را درگیر کرده بود. ایده زیاد داشتم، منابع محدود نه چندان مشکل ساز بودند، اما چیزی کم بود: وضوح در تصمیم گیری.
آن چیزی که نیاز داشتم، تلاش بیشتر یا طوفان فکری شدیدتر نبود. بلکه نیاز به یک نگاه استراتژیک تر داشتم.
در همین زمان بود که تصمیم گرفتم دوره ی برنامه ریزی استراتژیک (Strategic Planning) از پلتفرم آموزشی HP LIFE را شروع کنم. دوره ای که توسط بنیاد HP برای تقویت مهارت های کاربردی در فضای کسب و کار طراحی شده و به صورت آنلاین و رایگان در دسترس است.
در طول مسیر حرفه ای ام دوره های زیادی را گذرانده ام، اما این یکی فرق داشت. نه چون محتوایش عجیب و غریب بود، بلکه چون باعث شد نوع فکر کردنم تغییر کند.
استراتژی فقط برای مدیران ارشد نیست
یکی از برداشت های اشتباهی که سال ها با من بود این بود که برنامه ریزی استراتژیک مخصوص سازمان های بزرگ و مدیران ارشد است. اما همین دوره ساده، این دیدگاه را در همان ابتدای مسیر به چالش کشید.
واقعیت این است که اگر شما در حال توسعه یک استارتاپ هستید، یک تیم را هدایت می کنید، یا حتی در حال برنامه ریزی برای مسیر شغلی تان هستید، نیاز دارید مثل یک استراتژیست فکر کنید.
وقتی SWOT تبدیل به قطب نما می شود
ابزار SWOT برای اکثر ما آشناست: نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها. اما واقعیت این است که بیشتر ما فقط آن را روی کاغذ می نویسیم و بعد هم فراموش می کنیم.
در این دوره، SWOT نه به عنوان یک ابزار تزئینی، بلکه به عنوان قطب نمای تصمیم گیری آموزش داده شد. این یعنی:
• نقاط قوت را واقعی تر دیدن و سنجش پذیر کردنشان
• تهدیدها را بهانه ای برای خلاقیت دانستن
• فرصت ها را به پروژه های اجرایی تبدیل کردن
• و از همه مهم تر، عبور از تحلیل به عمل
هدف گذاری SMART؛ کلیدی برای خروج از سردرگمی
در ادامه ی دوره، با مفهوم اهداف SMART کار کردیم: اهدافی که مشخص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، مرتبط و زمان مند هستند.
خیلی وقت ها شکست پروژه ها نه به خاطر ضعف ایده است، بلکه به خاطر تعریف مبهم اهداف است. این بخش دوره کمک کرد مسیرهایی که در ذهن داشتم را به نقشه ای واقعی با گام های اجرایی تبدیل کنم.
مهم تر از مدرک: تغییر در ذهنیت
مدرک پایان دوره شاید فقط یک فایل PDF باشد، اما تأثیری که این آموزش در طرز فکر من گذاشت، عمیق تر از آن چیزی بود که انتظارش را داشتم.
الان قبل از تصمیم گیری، از خودم می پرسم:
- این تصمیم در کدام مسیر بلندمدت قرار می گیرد؟
- چه منابعی را درگیر می کند و آیا ارزشش را دارد؟
- چه تهدید یا فرصتی پشت این انتخاب نهفته است؟
این یعنی تبدیل شدن از کسی که صرفاً کار انجام می دهد، به کسی که با نیت و استراتژی، اقدام می کند.
گاهی بزرگ ترین تغییرها در مسیر حرفه ای ما، نه از یادگیری چیزهای عجیب، بلکه از درست فکر کردن به مسائل آشنا به وجود می آید.
دوره ی “برنامه ریزی استراتژیک” از HP LIFE برای من یکی از همین نقاط عطف بود. اگر شما هم درگیر تصمیم گیری های دشوار، طراحی مسیرهای جدید یا هدایت تیم و پروژه هستید، پیشنهاد می کنم این دوره را از دست ندهید.
چون گاهی لازم نیست کارهای بیشتری انجام دهیم، کافی ست هوشمندانه تر فکر کنیم.
اگر تجربه ای مشابه داشتید یا ابزاری که ذهنیت شما را در مسیر حرفه ای تان تغییر داده با من اشتراک بگذارید. خوشحال می شوم بخوانم و گفتگو کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید